
بررسی اهمیت پیوندهای خانوادگی در بهبود سلامت روانی
محمد یک ماه پیش
اولین و مهم ترین محیطی که هر فرد در آن قرار می گیرد و از آن تأثیر می پذیرد، محیط خانواده می باشد. بر این اساس، روابط و الگوهای رفتاری موجود در خانواده، نقش بسیار مهمی در تربیت و سلامت روان افراد ایفا می کنند. الگوهای رفتاری و ارتباطی در خانواده، طیف گسترده ای را شامل می شوند که از انواع مختلف تعاملات، گفتگوها و رفتارهای اعضای خانواده با یکدیگر تشکیل می شوند. این الگوها و روابط خانوادگی، اثر قابل توجهی بر شکل گیری شخصیت، رفتار و سلامت روانی افراد خواهند داشت.
نقش خانواده در سلامت روان
خانواده با فراهم نمودن روابط نزدیک و مثبت می تواند نقش موثری بر ارتقای سلامت روانی افراد داشته باشد. فضای خانه، نخستین و بادوام ترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تأثیر می گذارد، زیرا یک نظام اجتماعی و طبیعی است که مجموعه قواعد و اصول را برای اعضای خود تعیین می کند. رابطه اعضای این خرده فرهنگ، رابطه ای عمیق و چند لایه است که با هدف مشترک بنا شده است. در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. خانواده کوچکترین جزء اجتماع بوده و با در کنار هم قرار گرفتن خانواده ها، جامعه شکل می گیرد. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم، نقش کلیدی در ارتقای سلامت روان افراد ایفا می کند. ایجاد روابط نزدیک و مثبت در خانواده، محیطی امن و حمایتی را برای اعضا فراهم می آورد که به رشد و بالندگی آنها کمک می کند. همچنین، خانواده با انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، به شکل گیری شخصیت و هویت افراد کمک می نماید. در نتیجه، خانواده به عنوان یک سیستم مهم در جامعه، نقش بسزایی در ارتقای سلامت روان افراد ایفا می کند.

دکتر مینا پور فرخ، روان شناس در این باره گفت:اعضای یک خانواده سالم از نظر عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و روانی رشد کرده و به سوی اهداف اساسی گام بر می دارند. آنها نقاط قوت همدیگر را تقویت نموده و برای برطرف نمودن نقاط ضعف برنامه ریزی می کنند تا زندگی خود را بهبود بخشند. اولین مرحله زندگی که از بدو تولد انسان آغاز می شود و شکل می گیرد مرحله اجتماعی شدن است و در خلال آن رشد مراحل جسمی و روحی روانی صورت می گیرد. اگر مرحله اجتماعی شدن به درستی و به شکل کامل پیش نرود؛ بقاء انسان به خطر می افتد. وقتی فرد در شرایط تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران قرار می گیرد در حقیقت با قسمتی از هویت خود ارتباط برقرار می کند. آشنا شدن با شبکه خانوادگی باعث می شود فشارها و نقش های خانواده سبک تر شود و فهم این نقش های خانوادگی به تعامل سازگارانه در خانواده کمک کرده و منجر به از بین رفتن بسیاری از سوء تفاهمات می شود. نظام خانواده به دو صورت نظام بسته و نظام باز می باشد. در خانواده با نظام بسته، ارزش فردی در برابر قدرت و اجرا در مقام دوم است و اعمال وابسته به تصمیمات صاحب قدرت می باشد. همچنین افراد این خانواده در برابر تغییر بسیار مقاومت کرده و انعطاف کمی دارند. اما در خانواده با نظام باز، ارزش فرد دارای بالاترین درجه بوده و اقدامات نتیجه واقعیت هستند. افراد خانواده از تغییر به عنوان یک مسئله طبیعی و مطلوب استقبال می نمایند و بسیار انعطاف پذیر می باشند. الگوی دیگری هم در خانواده و ارتباطات بین فردی حکم فرماست که عبارتند از سازشگر- سرزنشگر- حسابگر- مبهم و تراز کننده. فرد سازشگر، سخنانش در جهت جلب توجه دیگران و به نوعی خودشیرین است و سعی می کند از هر موضوعی که موجب ناخوشایندی دیگران شود عذرخواهی کند و هرگز مخالفتی نشان ندهد. فرد سرزنشگر، ایرادگیر و پرتوقع است. از کلمات مخالفت آمیز و منفی استفاده می کند و علاقه دارد سلطه خود را بر دیگران تحمیل کند و نه اینکه واقعا حقیقت را دریابد. فرد حسابگر، بسیار مرتب و معقول به نظر می رسد و احساسات و هیجان کمتری دارد. آرام و خونسرد است و انعطاف کمی دارد و در تصمیم گیری های خود بیشتر منطقی و به دور از احساس برخورد کرده و سود و زیان و منفعت خود را در نظر می گیرد. فرد مبهم، خودش هم از احساسات و نیازهایش بی اطلاع بوده و همیشه شاکی است که هیچ کس به من توجه نمی کند. انگار این افراد بیشتر در جسم هستند تا فکر و ذهن و همیشه در روابط خود ابهام دارند. و اما حالت آخر که سالم ترین الگو در روابط بین فردی می باشد؛ فرد تراز کننده است. در فرد همتراز، نوعی کمال، روانی گفتار، سرحالی و گشادگی چهره همراه با جرات و جسارت وجود دارد و روابط فرد، بالنده بوده و نتایج رضایت بخشی را به دنبال دارد. از آنجایی که احساس تعلق در بین اعضای خانواده یکی از دلنشین ترین و ایمن ترین روابط موجود می باشد لذا دورهمی های خانواده در بوجود آمدن و تقویت این حس بسیار موثر است. غذا خوردن در کنار خانواده فرصتی است تا افراد احساسات و عقاید ناشی از امور روزانه خود را با همدیگر سهیم شوند. تعطیلات آخر هفته و رفتن به سفر هم باعث بوجود آمدن شرایطی برای ایجاد یک ارتباط موثر و موفق می باشد. از آنجاییکه زندگی صنعتی امروزی این فرصت با هم بودن را کم کرده است ؛ لذا توجه به کیفیت و نه کمیت رابطه می تواند این زمان کوتاه را مفید و مفرح نماید.